ماه خدا معرفى اجمالى « ماه خدا»، اثر حجتالاسلام محمد محمدى رى شهرى، پژوهشى است جامع در باره ماه مبارك رمضان از نگاه قرآن و حديث كه به زبان فارسى و در سال ۱۳۸۳ ش، نوشته شده است.
ساختار كتاب با يك مقدمه و درآمد از نويسنده در بيان نكاتى پيرامون آن آغاز و مطالب در پنج بخش، در دو جلد، تنظيم شده است. روش كار نويسنده در بررسى، كاوش و مستندسازى مباحث در اين مجموعه، متكى به عناصر زير است:
۱. از ديدگاه وى، احاديثى كه از خاندان پيامبر( ص) روايت شدهاند، در واقع، حديث پيامبرند.
۲. وى كوشيده است در حد توان، همه روايات مربوط به هر موضوع را از منابع گوناگون شيعه و اهل سنت، بهطور مستقيم، استخراج و گردآورى كرده و با بهرهگيرى از نرمافزارهاى رايانهاى، آنها را در صفحات مخصوص تنظيم نمايد تا زمينه گزينش كاملترين، موفقترين و كهنترين آنها فراهم آيد. در مورد استفاده از دعاها نيز جز در مواردى اندك، تنها از ادعيهاى كه مستند به معصومان مىباشد، بهره گرفته است.
۳. كوشش شده است تا از آوردن روايات تكرارى، جز در موارد زير، پرهيز نمايد: - آنجا كه نكته مهمى در تفاوت واژهها و اصطلاحات، نهفته بوده است. - در مواردى كه متن حديث، در متون شيعه و اهل سنت، تفاوت داشته است.
- آنجا كه متن روايت، بيش از يك سطر نبوده و مربوط به دو باب بوده است( مقدمه كتاب، ص ۸). در هر موضوع، پس از ذكر آيات مربوط به آن، روايات معصومان به ترتيب زمانى( از پيامبر( ص) تا امام مهدى( عج)) آورده شده است، مگر آنكه روايتى در تفسير آياتِ مذكور باشد( كه در اين صورت، پيش از روايات ديگر آمده است) يا آنكه تناسب موضوعى روايات، ترتيب ديگرى را ايجاب كرده باشد( همان، ص ۹). در آغاز روايت، تنها نام پيامبر( ص) يا امامى آورده شده كه حديث از او نقل شده است، مگر آنكه راوى، فعل آنان را نقل كرده يا سؤال و جوابى در ميان بوده و يا راوى، سخنى را در متن حديث آورده باشد كه كلام پيامبر( ص) يا آن امام نيست( همان). به خاطر تعدد نامها و لقبهاى پيامبر( ص) و امامان( ع)، نام واحدى برگزيده شده كه بهصورت ثابت، در اول روايت آمده كه بر شخص مورد نظر، دلالت مىكند( همان).
هرگاه دسترسى به منابع اوليه ممكن بوده، حديث مستقيما از آنها نقل شده است، آنگاه نشانى« بحار الأنوار»( در احاديث شيعه) و« كنز العمال»( در احاديث اهل سنت) بهعنوان دو منبع اساسى و جامع حديث شيعه و اهل سنت، افزوده شده است( همان، ص ۱۰).
نويسنده در مواردى، پس از ذكر منابع، گاه با نشانه« ر. ك» به منابع ديگر ارجاع داده است؛ چرا كه متن ارجاعى، با متن نقلشده، تفاوت بسيار داشته، ولى درعينحال، با متن اصلى و موضوع بحث، مرتبط بوده است( همان). هدف از درآمدهايى كه براى فصول كتاب نوشته شده يا توضيحات و استنتاجهايى كه در پى احاديث آمده است، ارائه چشمانداز كلى روايات آن بخش يا آن فصل است.
گاه هم به توضيح و تبيين برخى از مفاهيم دشوار و پيچيده احاديث پرداخته شده است( همان). مهمترين نكته در شيوه كار نويسنده، كوشش وى براى تأييد اطمينانآور صدور احاديث هر باب از معصوم( ع) است كه به كمك قرائن عقلى و نقلى، براى اثبات محتواى احاديث، صورت پذيرفته است( همان). گزارش محتوا نويسنده در بخش نخست كتاب، به بررسى اهميت ضيافت رمضان و ارزش اين مهمانى از نگاه اسلام، پرداخته است. پژوهشگر، از مباحث اين بخش، شناختى اجمالى به ويژگىها و بركات اين مهمانى پيدا مىكند. در قسمتى از اين بخش، آثار منفى محروميت از بركات اين ماه و پيامدهاى ويرانگرى را كه شخص محروممانده از بهره اين مهمانى را فرامىگيرد، بيان مىكند( درآمد، ص ۲۵).
روشن است كه انسان، بدون داشتن آمادگىهاى لازم و شرايط و زمينههاى ضرورى براى ورود به اين ميهمانى، نمىتواند به اين ضيافت الهى وارد شود و از آن در جهت تجديد حيات معنوى كه به اعتقاد نويسنده، اصلىترين هدف خلقت انسان و نقطه اوج فلسفه وجودى اوست، بهرهمند گردد( درآمد، ص ۲۵).
بررسى اين آمادگىها و شرايط و زمينههاى لازم براى ورود به مهمانى الهى، هدف اصلى در بخش دوم كتاب است( همان). شناخت، نخستين شرط اساسى براى ورود به ضيافت الهى است. اين شناخت، افق گستردهاى دارد كه از شناخت معناى مهمانى خدا آغاز شده و تا شناخت فلسفه روزه، ارزشى كه روزه و روزهدار از آن برخوردارند، نقش روزه در حيات مادى و معنوى انسان و نيز مراتب اين ضيافت ربانى، امتداد مىيابد.
نويسنده بر اين باور است كه مهمانان خدا، بدون شناخت و آگاهى از اين مسائل، نمىتوانند براى بهرهمندى از ضيافت الهى و برخوردارى از دستاوردهاى آن، آماده شوند. اهميت اين شناخت، در محدودهاى گسترده و دربردارنده تمام اين مسائل، فصل اول از بخش دوم را با عنوان« شناخت مهمانى خدا»، به خود اختصاص داده است( همان، ص ۲۶).نكته مهم ديگر كه به نظر نويسنده، اهميت بسيار دارد، ضرورت برنامهريزى براى آمادهسازى مسلمانان جهت ورود به مهمانسراى رمضانى است. وى بر اين باور است كه بررسى سيره اهل بيت( ع) در اين زمينه، نشان مىدهد كه آن بزرگواران به اين موضوع، توجهى خاص داشتهاند. وى براى اثبات اين مدعا و محتواى اين انديشه، ملاحظه خطبههاى پيامبر( ص) و امام على( ع) كه در آستانه ماه رمضان و با هدف آمادهسازى و استقبال از آن بيان كردهاند را كافى مىداند( همان). فصل سوم اين بخش، به اين سخنان اختصاص دارد. به نظر نويسنده، مطالعه اين خطبهها، مسئوليت رهبران سياسى، دينى و فرهنگى را در كشورهاى اسلامى، در مورد آماده ساختن مسلمانان براى ورود به مهمانسراى الهى و بهرهگيرى از بركات و آثار آن، دوچندان مىكند( همان). نويسنده به اين نكته تأكيد دارد كه افزون بر اين، براى آمادگى جهت ضيافت الهى، تنها شناخت كافى نيست؛ بلكه مجموعهاى از اعمال و دعاهايى كه به همين خاطر بيان شدهاند و اين هدف را تأمين مىكنند، ضرورىاند. در دو فصل سوم و چهارم از بخش دوم، به اين مسئله پرداخته شده است( همان).
در بخش سوم، آداب مهمانى خدا بيان شده است. به نظر نويسنده، آداب مهمانى الهى را مىتوان به سه دسته زير تقسيم كرد:
دسته اول: آدابى كه توجه و پايبندى به آنها، شرط حتمى براى ورود به مهمانى الهى است. اين دسته، عبارت است از پرهيز از مفطرات روزه به قصد قربت.
دسته دوم: آدابى كه رعايت آنها، شرط ضرورى براى بهرهبردارى انسان از اين ضيافت الهى در جهت تجديد حيات معنوى خويش و رسيدن به تكامل روحى است.بخش سوم اين كتاب، بيان اين گونه آداب را، پيش از بازگو نمودن ساير آداب روزهدارى، در ذيل عنوان« مهمترين آداب» عهدهدار است( همان، ص ۲۷).
دسته سوم: آدابى كه مراعات آنها، شرط رسيدن به بهرهورى كامل از مهمانى الهى است. اگر از بخش سوم، باب اول را استثنا كنيم، ابواب ديگر اين بخش- كه بيشترين مقدار از حجم كتاب را تشكيل دادهاند- به اين دسته از آداب مىپردازند( همان، ص ۲۹). نويسنده تلاش نموده تا همه عناصرى را كه در متون و منابع اسلامى، به تحقق اين نوع بهرهورى از مهمانى الهى نقش دارند، گرودآورى نمايد( همان).
در جلد دوم، بخش چهارم، بهترين شبهاى مهمانى خدا توصيف شده است. آياتى از قرآن، دلالت مىكنند كه شب قدر، بركات و بخششهاى زيادى براى اهل مراقبت دارد، بركاتى كه بالاتر از بركات كارهاى شايسته در هزار ماه هستند. بر اين اساس، در اين مجموعه، بخشى مستقل با هدف بيان معارف مربوط به اين شب و آداب آن، اختصاص يافته است( همان). به نظر نويسنده، همانگونه كه ورود به دايره مهمانى الهى، آدابى دارد، خروج از مهمانسراى الهى نيز آداب خاصى دارد كه مراعات اين آداب و پايبندى به آنها، در جبران كاستىهايى كه در طول اقامت انسان در اين مهمانسرا وجود داشته، سهم دارد و نقاط ضعف و كمبودهاى آن را جبران مىكند و امكان بيشترى در بهرهمندى از بركاتش به او مىدهد تا در خدمت تقويت بعد روحى و بنيه معنوى خويش باشد( همان، ص ۳۰). آخرين بخش كتاب، به بيان و شرح اين آداب، اختصاص يافته است. آنچه در اين زمينه به نظر نويسنده، توجهبرانگيز و داراى درسها و نكات آموزنده است، سيره اهل بيت( ع) در وداع با ماه ميهمانى الهى است( همان).
با توجه به نكات و ديدگاههاى يادشده، نويسنده در اين اثر، با الهام از آيات و آموزههاى قرآن و روايات، براى پرداختن به اين ماه الهى، شكل كلى و چهارچوب مسائل را به بيانى شيوا و روان، سامان داده است. وضعيت كتاب در كار گردآورى اين اثر آقاى رسول افقى با صاحب اثر همكارى داشته است.
آقاى جواد محدثى نيز با قلمى شيوا و روان به ترجمه روايات همت نهادهاند. در هر جلد، فهرست اجمالى مطالب در ابتدا و فهرست تفصيلى آن، در انتهاى كتاب قرار گرفته و فهرست آيات؛ آغاز دعاها؛ اعلام؛ جمعيتها و قبيلهها؛ اديان، فرقهها، مذاهب و كتابها؛ زمانها و روزها؛ شهرها و مكانها و نيز فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نويسنده، در انتهاى جلد دوم آمده است.
در مواردى كه متنهاى رسيده از پيامبر( ص) و امامان( ع) متعدد بوده اند، حديث پيامبر( ص) در متن و نشانى روايات ائمه( ع)، با ذكر عنوان و مأخذ، در پاورقى آمده است، مگر آنكه روايت آنان، نكته تازهاى داشته باشد كه آن نيز در متن آورده شده است. در پاورقىها، منابع احاديث، به ترتيب معتبرترين آنها تنظيم شده است، ليكن گاهى به دلايلى از جمله پرهيز از تكرار، اختلاف منابع يا راوى و يا شخصى كه از او روايت شده، اين ترتيب پس از نخستين منبع، مراعات نشده است.