سهم زنان در نشر حدیث

اخطار: آخرین موجودی فعلی!

سهم زنان در نشر حدیث

  • کتاب حاضر ، می کوشد روزنه ای را برای نشان دادن سهم زنان در نشر حدیث ، دانش های حدیثی و معارف ویژه حدیث ، در پانزده قرن تاریخ اسلامی ، بگشاید تا سرمایه تتبّع و جستجو و تحلیل عمیق تر باشد ؛ چرا که نشان دادن تمامی زوایای آن ، در توان محدود یک تَنْ و چند تَنْ نمی گنجد .

جزییات بیشتر

محصول جدید

1 قلم

ریال 1.100.000

مشخصات

سال نشر 1389
نوبت چاپ دوم
تعداد جلد 1

اطلاعات بیشتر

<h۲>درآمدی بر نقش زنان در علوم اسلامی

<h۳>اشاره

رشد و بالندگی زنان ، پس از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله و در پرتو آیین اسلام ، جای تردید ندارد . جهت گیری کلی آیات قرآنی و سخنان و سیره پیامبر ، عامل اصلی این حرکت تکاملی به شمار می رود . ورود زنان را به عرصه هایی که پیش از آن سابقه نداشت ، چون تعلیم و تعلّم ، باید یکی از شواهد عینی این بالندگی قلمداد کرد . آشکار است که مصدر تعلیم و تعلّم و روی آوردن به دانش و معرفت ، در آن عصر ، قرآن و حدیث بود و بررسی تعامل زنان با این دو مصدر و دانش های مرتبط با آنها در طول تاریخ اسلام ، می تواند این حقیقت را بیشتر روشن سازد . در بررسی این تعامل ، توجّه به چند نکته ، فضای بحث را بهتر روشن می سازد . یک . مسئله زن و علوم اسلامی را از دو سو می توان بررسی کرد . یکی ، جایگاه زن در علوم اسلامی 

، بدان معنا که دانش های کلام ، فقه ، عرفان و . . . درباره زن چه می گویند . دوم ، آن که زنان در علوم اسلامی و پیدایش ، تحوّل و گسترش آن ، چه نقشی داشته اند . آنچه در این نوشته بدان پرداخته می شود ، امر دوم است . دو . مراد از علوم اسلامی ، دانش هایی است که بر محور دو منبع اصلی دین ، یعنی قرآن و سنّت ، شکل گرفته اند و به تشریح و تبیین آموزه های این دو منبع می پردازند و یا به گزارش حوادث مربوط به اسلام و پیشوایان دینی مربوط می شوند . برپایه این تعریف ، علوم اسلامی در شش حوزه دسته بندی می شود : ۱ . علوم قرآن و تفسیر ؛ ۲ . حدیث و علوم حدیث ؛ ۳ . کلام و فلسفه ؛ ۴ . اخلاق و عرفان ؛ ۵ . فقه و اصول ؛ ۶ . تاریخ و سیره . سه . برای بررسی نقش زنان در پیدایش ، گسترش و تحوّل علوم اسلامی و مقایسه آن با نقش مردان ، باید شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر گذشته را در نظر داشت تا به تحلیل و ارزیابی منصفانه و واقع بینانه رسید . این شرایط را این گونه می توان ترسیم کرد :

<h۳>۱ . محدودیت های ذهنی و فرهنگی برای آموزش و کارهای علمی زنان

روایات فراوانی دلالت دارد بر این که به زنان نوشتن میاموزید و یا از قرآن تنها سوره نور را به آنها یاد دهید . چنین روایاتی ، گذشته از صحّت و سقم آن ، در شکل گیری ذهنیت فرهنگی مسلمانان تأثیرگذار

بوده است . از سوی دیگر ، باور و تلقّی عمومی و برخی از متفکّران چنین بوده که زن برای رفع نیازهای جنسی مرد و یا حداکثر تولید مثل خلق شده است . این باور و تلقی ، بر ذهنیت زنان و جامعه انسانی تأثیر منفی می گذارد و اصالت را در کارکردِ زن به همین امور تقلیل می دهد . به این نمونه ها بنگرید : علّامه سید محمّدحسین تهرانی معتقد است : وظیفه زن ، در خانه نشستن و در خانه ماندن است . سلامت و سعادت زن در این است که یا حامله باشد یا بچه در زیر پستان خود داشته باشد . ۱ . . . زن ، باید مانند مرد ، پیوسته راه تقرّب بپیماید ، و آن وقتی است که دوش به دوش مرد نماز

--------------

۱.انوار الملکوت ، ج ۱ ، ص ۱۷۸ .

--------------

بخواند ، و روزه بگیرد ، و طواف کند ، و این فقط در وقتی است که حامله باشد یا طفل خود را شیر دهد . این زن ، قرین رحمت خداست که حایض نیست و اجازه رکوع و سجود و قیام و طهارت به وی داده شده است ، و اجازه صیام به وی داده شده است ، و اجازه طواف گِرد کعبه به وی داده شده است . بنا بر این ، زنان باید پیوسته یا حامله باشند یا شیر دهند ؛ تا در کاروان انسانیت و حرکت به سوی معبود و محبوب و قبله مشتاقان و کعبه عاشقان و پویندگان به سوی حرم و حریم امن و امان او ، با مردان هم آهنگ باشند . اگر زنی به جای دخول و شرکت در کارها و فنون و صنایع اجتماعی ، بچه بزاید و بزرگ کند و تحویل اجتماع دهد ، با خدمات وجودی ، خود را در اعلاترین درجه ، با ضریب تعداد فرزندان خود ، بالا برده است . اینها همه به جای خود محفوظ ، و در عین حال ، تحصیل کمالات معنوی و علوم الهی و تحصیل دانش هایی که به درد بانوان می خورد ، از قبیل خانه داری ، خیاطی ، غذاپزی ، بهداشت و حفظ الصحه ، قابلگی و پزشکی زنان و علوم فراگیری تربیت فرزند و غیرها که بسیار است ، ابدا با بچه داری منافات ندارد ؛ بلکه کمال ملایمت را نیز دارد ۱ آیه اللّه سیّد حسن مدرّس ، در مجلس دوم شورای ملّی (۱۳۲۹ق) ، در مورد انتخاب زنان به عنوان نماینده ، با اعتراض می گوید : از اول عمر تا حال ، بسیار در برّ و بحر ممالک ، اتفاق افتاده بود برای بنده ، بدن بنده به لرزه نیامد و امروز بدنم به لرزه آمد . اشکال بر کمیسیون این که اولاً نباید نسوان را در منتخبین برد ، [چرا] که از کسانی که حقّ انتخاب ندارند ، نسوان هستند ؛ مثل این که بگویند از دیوانه ها نیستند ، سفها نیستند . این اشکال است بر کمیسیون ، و امّا جواب ، ما باید بدهیم ، از روی برهان . نزاکت و غیر نزاکت! رفاقت است! از روی برهان باید صحبت کرد و برهان ، این است که امروز ما هر چه تأمل 

می کنیم می بینیم خداوند ، قابلیت در اینها قرار نداده است که لیاقت حقّ انتخاب [شدن] را داشته باشند . مستضعفین و مستضعفات و آنها ، از آن نمره اند که عقول آنها استعداد ندارد . . . . ۲

--------------

۱.همان ، ص ۱۸۲ . ۲.زن در جامعه قاجار ، ص ۴۵ .

--------------

در همان دوران ، زنی در پاسخ بدان اندیشه ، چنین نظر داد : آخر ، برادران غیور! ای صاحبان ناموس! ای طالبان علم و ترقّی و تربیت و تمدّن! قدری تأمل و تفکّر فرمایید . . . . آیا می دانید که تا طایفه نسوان ، تربیت نشوند ، ترقّی و تمدّن مملکت غیر ممکن است؟ . . . آخر ، عدم قابلیت ما را در چه موقع امتحان فرمودید؟ کدام مدرسه را برای ما مظلومان تأسیس فرمودید؟ کدام معلم و معلمه تعیین نمودید؟ . . . که عدم قابلیت و بی استعدادی ما بر شما معلوم شد؟ چه باعث شده که تمام راحتی ها و نعمت ها و سیاحت ها و علوم و صنایع را از برای خود پسندیده اید و ما را از جمیع این نعمات ، محروم نموده اید و می گویید : طایفه نسوان در مملکت ما هنوز قابل هیچ گونه تربیت و علوم و صنایع نشده اند . . . وا اسفا! وا عجبا! وا حیرتا! . . . ای برادران عزیز! بیایید همتی نمایید تا بنیان ظلم نسبت به ما طایفه اناثیه را براندازید و ما از عادات رذیله و رفتار تقلیدی مضحکه ، نفوس خود را منزّه کنیم . . . . ۱ برخی از

شخصیت های دینی و مذهبی در دوره مشروطیت ، افتتاح مدارس نسوان و دبستان دوشیزگان را در ردیف اباحه مسکرات و اشاعه فاحشه خانه ها می دانستند و آن ، مایه وحشت و حیرت رؤسای روحانی ، ائمه جماعت و قاطبه مقدسان و متدینان شده بود . ۲ سید محمّد طباطبایی ، از سران روحانی مشروطه ، تشکیل انجمن نسوان را خلاف شرع می داند ؛ با این که او از برخی دیگر از شخصیت های روحانی ، پیشگام تر است و آموختن و تعلیم و تعلّم زنان را مطلوب می داند . به این استفتا و پاسخ ایشان توجّه کنید .

-------------

۱.همان ، ص ۴۹ . ۲.لوایح آقا شیخ فضل اللّه نوری ، هما رضوانی ، ص ۲۸ .

-------------

صورت استفتا به عرض عالی می رساند : لابد خاطر عالی از همه جا مستحضر است به خدمات و جان نثاری های فدوی در ملازمت بندگان حضرت عالی و مشروطیت و تحمّل زحمات در راه ملّت و بر این که پیوسته در حفظ این اساس مقدس کوشش داشته و دارم . تا این اوان که مسلما به عرض حضور مبارک

رسیده است که به تهیّج و راهنمایی بعضی از مفسدین و مغرضین ، در کوچه قاپچی باشی ، انجمنی از طایفه نسوان مُنعقد ، به اسم «انجمن همّت خواتین» ، بلیط ها چاپ کرده به اسم پدر و خود آن زن و سن آن و محل اقامت . به هر زنی که داخل شود ، می دهند . این بنده ، چون این کار را خلاف شرع و مایه فسادهای کلی در امر مشروطه دانسته ، در بعضی از منابر ، نهی و مردمان را بر مفاسد آن آگاه کرده ام . به این واسطه ، آنانی که خود ، محرّک این کار بوده ، زبان به طعن و ردّ قول بنده گشوده و نسبت امضای این کار را به حضرت مستطاب عالی داده و می دهند . استدعا آن که اگر واقعا با استحضار خاطر مبارک و امر عالی است ، بنده نیز از گفته ساکت باشم واگر نه ، رأی مبارک را در جواب عریضه ، دستخط بفرمایید ؛ تا عموم مردمان بدانند که این گونه نسبت ها به وجود مبارک عالی ، کذب محض است و این جان نثار نیز در گفته خود و نهی از این عمل ، مفتخر و سرافراز باشم . ایام افاضت ، مستدام باد ، بربّ العباد! صورت دستخط حضرت مستطاب حجه الاسلام آقای طباطبایی مد ظله العالی بسم اللّه الرحمن الرحیم . زحمات و خدمات شما ، همه وقت منظور نظر بوده و هست . در باب انجمن نسوان ، اول کسی که منکر شد من بودم ؛ تغیّرها کردم ، داد و فریادها کردم ، معایب آن را مبرهن کردم . هر کس نسبت همراهی از آن انجمن مشئوم را به من داده است ، جز عداوت ، غرضی نداشته است . خداوند ، جزایش را دهد! غرض ، باز می گویم : انجمن نسوان ، مخالف شرع و موجب بسی قضایای ناگوار است و دیگر کسی جلو زنش را نمی تواند بگیرد . بر عامّه مسلمین باغیرت لازم است که در بر هم زدن آن انجمن ، همّت کنند . 

والسلام . ۲۳ صفر الخیر ۱۳۲۶ / محمّدصادق الحسینی الطباطبائی

 

<h۳>۲ . وظایف خانه داری ، همسرداری ، زادن ، شیردادن و رسیدگی به فرزندان

در دوران گذشته ، این امور ، عمده فرصت زن ها را به خود ، اختصاص می داده و وقتی را برای کارهای علمی و آموزشی ، باقی نمی گذاشته است ، چنان که مرسوم نبوده زنان ، در تعلیم و تعلّم ، ممحّض گردند و از آنان ، وظایف دیگری درخواست نشود ، آن گونه که برای مردان طالب علم ، چنین بود و اگر به کار علم و علم آموزی اشتغال داشتند ، زندگانی آنان تأمین می شد و دیگر لازم نبود به شغل و حرفه و پیشه ای بپردازند

<h۳>۳ . تاریخ مذکّر

از همه اینها که بگذریم ، تاریخ را مردان نوشته اند و از این رو ، بسیاری از زوایای زندگی علمی زنان ، در کتب تاریخ به ثبت نرسیده و یا در لابه لای مطالب فراوان مربوط به مردان ، گم شده است . آیه اللّه عبد اللّه جوادی آملی ، در این زمینه می نویسد : باید توجّه داشت که تبلیغات پیرامون اشخاص ، بسیار مؤثر است . سرّ این که اباذر رضوان اللّه علیه از جهت مبارزه شهره آفاق شده است ، برای آن است که مبارزات قولی و عملی او در کتاب ها به ثبت رسیده و در سخنرانی ها طرح گردیده است ، چندین بار به صورت فیلم و غیر فیلم درآمده و به صورت های تبلیغی عرضه شده است . زنانی هم بودند اباذر گونه ، که اولاً در صحنه جنگ ، کاملاً حضور داشتند ، و برای تشجیع نیروهای اعزامی و رزمی ، از آیات 

قرآن و احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله استمداد می نمودند و دعوت و رهبری اینها بر محور قرآن کریم بود . آنان از آیات قرآن به اندازه کافی اطّلاع داشتند و به موقع ، آیات را در جای خود تلاوت می کردند و از آنها به عنوان دلیل استفاده می کردند ؛ و نه تنها در زمان قدرت ، بلکه در زمان ضعف نیز حضور ذهنیشان نسبت به قرآن باعث شد که بتوانند از آیات ، مدد بگیرند و اباذرگونه اعتراض کنند ، چه این که به هنگام قدرت نیز همچون مالک اشتر دفاع می کردند . اگر کارهایی که زنان اباذرگونه ، در جنگ ها و صحنه های سیاسی اسلام کردند ، ده ها بار گفته می شد و به صورت فیلم تبلیغی درمی آمد و ده ها کتاب در آن زمینه نوشته می شد ، آنگاه مشخص می شد که زن ها در پیشبرد مسائل نظامی در صدر اسلام ، همچون اباذر و مالک اشتر ، در صحنه بوده اند . ۱ رضا براهنی ، در کتاب تاریخ مذکّر می نویسد : تاریخ ما ، به شهادت خودش ، در طول قرون ، بویژه پیش از مشروطیت ، تاریخی مذکّر بوده است ؛ یعنی تاریخی بوده است که همیشه مرد ، ماجراهای مردانه ، زور و ستم ها و عدل و عطوفت های

--------------

۱.زن در آینه جلال و جمال ، ص ۲۹۷ و ۲۹۸ .

----------

مردانه ، نیکی ها و بدی ها ، محبت ها و پلشتی های مردانه بر آن حاکم بوده اند . زن ، اجازه نقش آفرینی نیافته است ، به همین دلیل از عوامل مؤنث در این تاریخ چندان خبری نیست . مرد ، از نظر بزرگ ترین مورخ ایران ، یعنی ابوالفضل بیهقی ، بزرگ ترین عنصر سازنده تاریخ است ، و به همین دلیل هر کجای تاریخ مسعودی را که ورق بزنید ، اعمال مردانی را می بینید که در حال ساختن یا نابود کردن چیزهایی هستند ؛ و این چیزها همه عناصر تاریخی هستند . در هر لحظه این بزرگ ترین تاریخ ایران ، مردی می میرد ، مردی پیمان می بندد ، مردی پیمان می شکند ، مردی در قلعه ای زندانی می گردد ، مردی به دار آویخته می شود ، قومی غالب می شوند از مردان ، و قومی منهزم می شوند از مردان . تاریخ بیهقی ، تاریخ مردان است و اگر از زن یاد می شود ، یا مادر حسنک است و یا مادرانی چون مادر حسنک هستند که هیچ گونه تحرّک واقعی ندارند و یا اگر تحرّک ناچیزی داشته باشند ، در حدود حلوا و شیرینی پختن برای مردان و یا امیران جوان ، محمّد و مسعود ، تحرّک دارند . زن در تاریخ بیهقی خنثی است ؛ نه از نظر فرهنگی چیزی به وجود می آورد و نه از نظر تاریخی نقشی دارد . ۱ چهار . پژوهش و بررسی تاریخی درباره نقش زنان در علوم اسلامی ، می تواند این فواید و نتایج را به دنبال داشته باشد : ۱ . استعداد و توانایی زنان را به نمایش می گذارد و بر تلقّی ناتوانی و بی استعدادی زنان در این عرصه 

ها خط بطلان می کشد . ۲ . میزان حضور اجتماعی زنان را نشان می دهد . ۳ . نگاه فرهنگ های مختلف مسلمانان را در دوره های مختلف تاریخی ، نسبت به زن ، نشان می دهد ؛ چرا که حضور علمی زنان در ادوار مختلف تاریخی و فرهنگ های مختلف ، یکسان نبوده است . ۴ . الگویی از تاریخ و میراث گذشته ، برای نسل امروز ، ارائه می کند که می تواند به پاره ای بی هویّتی های فرهنگی و از خودبیگانگی ها پاسخ مناسب دهد . پنج . تألیفات مستقل در زمینه تأثیر و نقش زنان در علوم اسلامی بسیار اندک است .

-------------

۱.تاریخ مذکر ، ص ۲۷ .

--------------

برخی آثار ، به صورت کلی به این امر پرداخته اند و برخی ، به یکی از آن شش حوزه پیش گفته در علوم اسلامی ، اختصاص دارد . در این جا اشاره ای گذرا به این منابع می تواند برای پژوهشگران ، سودمند باشد : ۱ . زنان نامی در تاریخ ، فرهنگ و تمدّن اسلامی ، عبد الرحیم عقیقی بخشایشی ، با همکاری حبیبه عقیقی بخشایشی ، قم : دفتر نشر نوید اسلام ، ۱۳۸۲ . این کتاب ، ۱۵۱۴ زن را در عرصه های : ۱ . تفسیر قرآن ، ۲ . حدیث ، ۳ . فقه ، ۴ . عرفان ، ۵ . نثر و ادب ، ۶ . علم و دانش ، ۷ . تألیف و پژوهش ، ۸ . هنر و خوش نویسی ، ۹ . سیاست و اجتماع ، ۱۰ . تربیت و سازندگی ، ۱۱ . جهاد و شهادت ، ۱۲ . خیرخواهی و نیکوکاری ، ۱۳ . طبّ و پرستاری ، ۱۴ . عمران و آبادانی ، ۱۵ . انقلاب و تحولات اجتماعی ، معرفی کرده است . ۲ . کتاب شناسی آثار مذهبی زنان ایران ، مجید فرخ زادی . در این کتاب ، آثار مذهبی ۱۷۸ زن که ۲۵۶ اثر را در فاصله سال های ۱۳۰۶ تا ۱۳۷۲ش ، تألیف کرده اند ، شناسانده است . موضوع این آثار ، علوم اسلامی از قبیل ، تفسیر ، حدیث ، اخلاق و . . . است . ۳ . گنجینه نور ، معرفی و فهرست ۲۰۰۰ اثر پژوهشی و پایان نامه قرآنی بانوان ، مؤسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام ، آذر ۱۳۸۴ . ۴ . آیینه داران خورشید ، مهدی مهریزی ، تهران : سازمان تبلیغات اسلامی ، تابستان ۱۳۷۲ . در این کتاب ، پنجاه زن که کار قرآنی یا خدمتی به ساحت قرآن کرده اند ، معرفی شده است . ۵ . فقهای زن در اسلام ، اکرم مهربان ، معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی ، دی ۱۳۶۹ . ۶ . الجهود العلمیه للمرأه خلال القرنین الخامس والسادس الهجریین ، ناجیه عبد اللّه ابراهیم ، اردن ۱۹۹۶م . نویسنده کتاب ، تلاش های علمی زنان را در بغداد ، در قرن های پنجم و ششم هجری ، جستجو کرده و در زمینه علوم دینی و علوم عربی ، ۱۸۹ زن را معرفی کرده است . همین نویسنده ، آثار دیگری نیز در معرفی تلاش های علمی زنان در قرن چهارم و نیز نیشابور دارد 

که نگارنده بر آنها دست نیافته است . ۱ از فعالیت های حدیثی زنان که در این کتاب آمده است ، در ادامه به تفصیل ، سخن خواهیم گفت . کتاب حاضر ، می کوشد روزنه ای را برای نشان دادن سهم زنان در نشر حدیث ، دانش های حدیثی و معارف ویژه حدیث ، در پانزده قرن تاریخ اسلامی ، بگشاید تا سرمایه تتبّع و جستجو و تحلیل عمیق تر باشد ؛ چرا که نشان دادن تمامی زوایای آن ، در توان محدود یک تَنْ و چند تَنْ نمی گنجد . مباحث این کتاب در چهار بخش تنظیم شده است : بخش نخست ، به منبع شناسی اختصاص دارد . در بخش دوم ، عرصه های خدمت زنان به حدیث به تفصیل بازگو شده است . در بخش سوم ، فهرست روایت های زنان شیعی در مصادر اصلی حدیث شیعه ، گزارش شده است و آخرین بخش با عنوان گزارش تفصیلی چند پژوهش ، حاوی چند مبحث تکمیلی در این موضوع است .

-----------

۱.الجهود العلمیه للمرأه خلال القرنین الخامس والسادس الهجریین ، ص ۱ و ۲ .