مناظره های آموزنده

مناظره های آموزنده

  • در تاريخ زندگى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله و همچنين رهبران تشيّع ، موارد فراوانى يافت مى‏شود كه مخالفان اسلام با آنها به مناظره و بحث و گفتگو نشسته‏اند و انتقادهايى را كه به اصول اسلام و يا فروع آن داشته‏اند ، با كمال آزادى و صراحت بيان كرده‏اند و بدون اين كه مورد كوچكترين اهانتْ واقع شوند ، ايرادهاى آنها مورد نقد و بررسى قرار گرفته است .

جزییات بیشتر

محصول جدید

4 قلم

ریال 1.500.000

مشخصات

سال نشر 1402
نوبت چاپ سوم
تعداد جلد 1

اطلاعات بیشتر

آزادى بحث و انتقاد در مسائل مذهبى ، يكى از ويژگى‏هاى فرهنگ اسلام است‏[۱] و هنگامى به اهميّت اين آزادى پى مى‏بريم كه مى‏بينيم پس از گذشت حدود ده قرن از تاريخ اسلام و رشد نسبى افكار،در كشورهايى مانند : فرانسه، ايتاليا و پرتغال ، هيچ‏كس حقّ كوچك‏ترين ايراد به فروع مذهب كاتوليكى را نداشت، تا چه رسد به اصول، و كمترين ايراد و اظهار نظر كافى بود كه ايراد كننده را محكوم به مرگ نمايد .

 با جرأت مى‏توان گفت كه در هيچ آيينى به اندازه اسلام ، آزادى انديشه و ابراز عقيده وجود نداشته، تا در پرتو آن ، مخالفان بتوانند حتى پيش رهبران آن آيين ، اظهار عقيده كنند و به بحث و گفتگو بنشينند و در قبول يا رد آنچه مى‏شنوند ، آزاد باشند .

 در تاريخ زندگى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله و همچنين رهبران تشيّع ، موارد فراوانى يافت مى‏شود كه مخالفان اسلام با آنها به مناظره و بحث و گفتگو نشسته‏اند و انتقادهايى را كه به اصول اسلام و يا فروع آن داشته‏اند ، با كمال آزادى و صراحت بيان كرده‏اند و بدون اين كه مورد كوچكترين اهانتْ واقع شوند ، ايرادهاى آنها مورد نقد و بررسى قرار گرفته است .

 از باب نمونه ، ابن ابى العوجاء يكى از كسانى بوده كه با صراحت ، خدا را انكار مى‏نموده است. او بارها با امام صادق عليه السلام در مسئله «وجود خدا» و ديگر مسائل مذهبى ، به بحث و گفتگو نشسته بود و با اين كه لجاجت عجيبى به خرج مى‏داد و حتى پس از بارها محكوم شدن ، دست از عقيده خود بر نمى‏داشت ، آزادانه در جامعه اسلامى زندگى مى‏كرد و كسى مزاحم او نمى‏شد .

 يك روز ، يكى از ياران امام صادق عليه السلام به نام «مفضّل» او را نزديك قبر پيامبر صلى اللَّه عليه وآله ديد كه نشسته و براى يكى از ارادتمندانش كيفيت پيدايش موجودات را شرح مى‏دهد و مى‏گويد :

 موجودات ، خود به خود و بدون آفريدگار و مدبّر ، پديد آمده‏اند و جهان هستى ، هميشه بوده و هميشه خواهد بود.

 مفضّل ، از اين همه گستاخى به خشم آمد و با كمال تندى و عصبانيت به او گفت :

 دشمن خدا! كافر شدى و آفريدگارى را كه تو را با بهترين استعدادها و كامل‏ترين شكل‏ها آفريد و از حالات مختلفى گذراند تا به حال كنونى رساند ، انكار كردى. اگر در نظام آفرينشِ خودت دقت كنى ، دلائل كافى و روشنى بر وجود خدا مى‏يابى .

 ابن ابى العوجاء نيز گفت :

 چرا اين طور حرف مى‏زنى؟ اگر اهل بحث هستى ، با تو بحث مى‏كنيم و چنانچه سخن خود را اثبات كردى ، از تو پيروى مى‏كنيم؛ و اگر اهل بحث نيستى ، حرف نزن؛ و اگر از ياران جعفر بن محمّد هستى ، او اين گونه با ما حرف نمى‏زند و با مانند دليل تو با ما بحث نمى‏نمايد. او پيش از تو ، حرف‏هاى ما را شنيده؛ ولى هيچ وقت در صحبت ، با ما بدزبانى نكرده و جز پاسخ حرف‏هاى ما ، سخنى نگفته است .

 او با كمال بردبارى و متانت به سخن ما گوش مى‏دهد و از ما مى‏خواهد كه هر چه دليل بر عقيده خود داريم ، بياوريم. پس از اين كه حرف‏هاى ما تمام شد - در حالى‏كه ما به خيال خود ، او را محكوم كرده‏ايم - او شروع به صحبت مى‏كند و با چند كلمه كوتاه تمام حرف‏هايى را كه زده‏ايم ، باطل مى‏سازد و با استدلال‏هاى متين خود ، راه هر گونه بهانه‏جويى را بر ما مى‏بندد ، به طورى كه نمى‏توانيم پاسخ‏هاى او را رد كنيم. اگر تو هم از ياران او هستى ، اين گونه با ما حرف بزن .[۲]

 اين نمونه‏اى از آزادى بحث و انتقاد در جامعه اسلامى بود و در اين كتاب ، با نمونه‏هاى ديگر آن ، آشنا مى‏شويد .

 اين كتاب ، داراى پانزده مناظره در پانزده فصل است كه بجز مواردى كه در پاورقى اشاره شده ، به وسيله نگارنده از عربى به فارسى ترجمه شده‏اند . البته چون هدفْ حتى المقدور ساده‏نويسى بود ، در بسيارى از موارد ، مفاهيم عربى ، نقل به معنا (به حسب استنباط نگارنده) شده‏اند .

 گفتنى است كه اصل اين كتاب ، نخستين‏بار در تاريخ ۱۲ / ۱ / ۱۳۵۷ با نام «مناظره در رابطه با مسائل ايدئولوژى» و در سال ۱۳۸۳ با تغييراتى ، با نام «مناظره و گفتگو در اسلام» به طبع رسيد و اينك با تغييرات و اضافاتى بيشتر با عنوان «مناظره‏هاى آموزنده» ، در اختيار علاقه‏مندان قرار مى‏گيرد .

 در اين شب پربركت ، شب نزول قرآن، از خداوند سبحان مسئلت دارم قصور و تقصيرم را ببخشد و اين مجموعه را موجب آشنايى بيشتر با آيين اسلام و معارف اهل بيت عليهم السلام قرار دهد .

 ربّنا تقبّل منا إنّك أنت السميع العليم‏

 يا مبدّل السيّئات الحسنات‏

 يا أرحم الراحمين‏

 شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان ۱۴۳۳

 ۲۱ / ۵ / ۱۳۹۱

 محمّد محمّدى رى‏شهرى‏

 

[۱] مقصود ، فرهنگ اصيل اسلامى است، و گرنه در جامعه مسلمين هم كسانى (مانند اشاعره) بوده‏اند كه مى‏گفتند: «هر چه از ظاهر متون دينى (قرآن و حديث) استفاده مى‏شود ، بايد تعبّداً قبول كرد ، هر چند خلاف حكم صريح عقل باشد؛ زيرا عقل ، قدرت تشخيص خوبى و بدى را ندارد» ، كه با اين نظريّه ، راه هر گونه اظهار نظر و آزادى انديشه را از جامعه سلب مى‏نمودند .

[۲] بحار الأنوار ، ج ۳ ، ص ۵۷ و ۵۸ .