اخطار: آخرین موجودی فعلی!
تاریخ در دسترس بودن
محصول جدید
4 قلم قلم
دانش نامه قرآن و حدیث (فارسی-عربی)
دریافت کننده :
* فیلدهای مورد نیاز
یا انصراف
سال نشر | 1393 |
نوبت چاپ | دوم |
تعداد جلد | 16 |
[۲] ( ۲). الكافى: ج ۱ ص ۸- ۹.
[۳] ( ۱). صحيفه امام: ج ۲۱ ص ۲۸۹.
[۴] ( ۲). تاريخ دمشق: ج ۱۷ ص ۲۹۶، الأنساب: ج ۱ ص ۴۰، كنز العمّال: ج ۱۰ ص ۱۷۱ ح ۲۸۸۸۶، شرح الأخبار: ج ۲ ص ۳۸۹.
[۵] ( ۱). غرر الحكم: ج ۳ ص ۹۵ ح ۳۹۱۲، عيون الحكم و المواعظ: ص ۱۷۹ ح ۳۶۸۹.
[۶] ( ۱). مَدخَل: در دانشنامهها، به هر واژه اصلى كه توضيحى( مقالهاى) در ذيل خود دارد،« سَرواژه» يا« مَدخَل» مىگويند. به مجموع سرواژه و توضيح، بر روى هم، نيز« مدخل» گفته مىشود( ر. ك: فرهنگ بزرگ سخن).
[۷] ( ۱). اين پژوهشكده، بخشى از مؤسّسه علمى- فرهنگى دار الحديث است.
[۸] ( ۱). معانى الأخبار: ص ۱۸۰ ح ۱، عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج ۱ ص ۳۰۷ ح ۶۹، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۳۰ ح ۱۳.
[۹] ( ۱). اشاره است به حديث نبوى:« أنا مدينةُ الحِكمةِ و علىٌّ بابُها؛ من شهر حكمتم و على، دروازه آن است»( ر. ك: دانشنامه امير المؤمنين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ: ج ۱۰ ص ۵۰۹« بخش يازدهم/ جايگاه علمى/ دروازه حكمت پيامبر صلى الله عليه و آله»).
[۱۰] ( ۲). سالها پس از انتشار اين كتاب، به اين حديث نبوى برخوردم كه مىفرمايد:« أنا ميزانُ الحِكمةِ و علىٌّ لِسانُها؛ من ترازوى حكمتم و على، زبانه آن است»( ر. ك: إحقاق الحقّ: ج ۶ ص ۴۶؛ الفصول المهمّة فى معرفة الأئمة: ج ۲ ص ۱۱۶۵).
[۱۱] ( ۱). چاپ نخست اين ترجمه، در ۱۳۷۷ ش/ ۱۴۱۹ ق، منتشر گرديد.
[۱۲] ( ۲). اين كتاب، به زبان تركى استانبولى نيز ترجمه شده است.
[۱۳] ( ۳). اين كتاب تا كنون به زبانهاى: فارسى، انگليسى، فرانسوى، اندونزيايى، بوسنيايى، روسى، كردى، اسپانيولى، سواحلى، روآندايى، فولانى، تركى استانبولى و آذرى ترجمه شده است.
[۱۴] ( ۱). بودجه سال اوّل دار الحديث كه توسط حضرت امام رحمه الله تأمين شد، حدود دويست و پنجاه هزار تومانبود.
[۱۵] ( ۱). متن پيام مقام معظّم رهبرى به مناسبت افتتاح رسمى« دار الحديث»:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم. اهتمام به حديث، پس از تمسّك به كتاب حكيم حميد، برترين وظيفهاى است كه عالِم دين، بدان مكلّف است. اين، استضائه از انوار علم و حكمتى است كه از كلام و تعليم و هدايت پيامبر مكرّم اسلام صلى الله عليه و آله و ائمّه معصومين از اهل بيت آن حضرت عليهم السلام ساطع مىگردد و خِرد و انديشه انسانى را دستگيرى و راهنمايى، و زندگى بشر را برخوردار از سلوك حكيمانه و خردمندانه مىكند و چنين است كه حضرت ابى جعفر، به جابر مىفرمايد: يا جابِرُ! وَ اللَّهِ لَحَديثٌ تُصيبُهُ مِن صادِقٍ فى حَلالٍ وَ حَرامٍ، خَيرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَت عَلَيهِ الشَّمسُ حَتّى تَغرُبَ( المحاسن: ج ۱ ص ۳۵۶ ح ۷۵۶، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۱۴۶ ح ۱۵).
در تاريخ علم دين، جمع حديث و حمل و فهم و درك و شرح آن، يكى از بزرگترين فصول است و با يك نظر، حديث، مادرِ بسيارى از علوم اسلامى يا همه آنهاست. از اين روست كه عالِم دينشناس بزرگِ اقدم، شيخ كلينى رحمه الله، در مقدّمه كتاب كافى شريف، حديث را برابر با علم دين دانسته و آن را محور علم و ايمان به شمار آورده است. دقّت و باريكبينى فقها و علماى برجسته سلف در امر حديث و چگونگى تحمّل آن و شرايط وثوق به روايت و ديگرِ آنچه در اين باب بر اهلش آشكار است، همه از همين اهمّيت و عظمت شأنى كه در باره حديث و تأثير آن در سرنوشت فرد و جامعه اسلامى گفته شد، سرچشمه مىگيرد.
امروزه، در باره حديث، به تدقيق و جداسازى سَره از ناسره، و راست از دروغ، و مسلّم از مشكوك، و نيز به تأمّل در فهم معضلات و مفاد و مضمونهاى اساسى آن، و نيز به تطبيق يا نسبتيابىِ آن با كلام اللَّه عزيز حكيم، و شرح و بسط عالمانه و محقّقانه، و نيز به نشر و همگانى كردنِ آنچه همگان را به كار خواهد آمد، و بسى خدمات و تلاشهاى ديگر، نيازى مبرم و سازماندهى شده وجود دارد.
در كنار اين همه، پردازش علم رجال، بررسى تاريخ صدور حديث و سير آن، كسب آگاهى از آن زمينهاى كه صدور هر حديثى را لازم يا راجح ساخته است، و جستجو از مضمونهاى مشابه در كتبِ حديث اهل سنّت، از جمله كارهاى لازم و ضرورى است.
اكنون، تأسيس مجمع« دار الحديث»، به همّت جناب حجّة الإسلام و المسلمين آقاى رىشهرى- كه در كار حديث، گذشته از شوق و علاقه، تبحّر و سابقه و تجربه نيز دارند-، اين مژده را مىدهد كه به حصول اين خواستهها و نيازها در امر حديث، به تدريج، نزديك خواهيم شد، إن شاء اللَّه تعالى!
توفيق ايشان و همكارانشان را از خداوند متعال خواستارم.
J سيّد على خامنه اىE
۲۲/ ۸/ ۷۴