فصلنامه سنجه

نخستین شماره از فصلنامه معرفی و نقد کتاب‌های دینی عمومی «سنجه»

در سه بخش

  • تازه‌های نشر کودک و نوجوان،
  • معرفی و نقد کتاب‌های دینی بزرگسال 
  • پرونده ویژه 

جزییات بیشتر

محصول جدید

10 قلم

ریال 50.000

مشخصات

نوبت چاپ اول
تعداد جلد 1 جلدی
ناشر انتشارات دارالحدیث

اطلاعات بیشتر

«تازه‌های نشر کودک و نوجوان»، «معرفی و نقد کتاب‌های دینی بزرگسال» و «پرونده ویژه: ترجمه خواندنی قرآن» بخش‌های این شماره از این فصلنامه را تشکیل می‌دهند.

«احمد آقا»، «آقای خیلی مهربان»، «آزادی اسیران»،‌ مجموعه بیست جلدی «خدای ما چه جوریه؟»، «بازنویسی ده روایت تاریخی از زندگی امام هادی (ع)»، مجموعه ده جلدی «شکوفه‌های دانایی»، «به زبان آدم»، «یک نفر تو را دوست دارد»، «بفرمایید داخل، دم در بد است!»، «از دوازده انگشت نکبتی‌اش» و «مادر ما زمین» برخی از مطالب مندرج در بخش تازه‌های نشر حوزه کودک و نوجوان این نشریه است.

همچنین بخش معرفی و نقد کتاب‌های دینی برای بزرگسالان این فصلنامه نیز به بررسی کتاب‌های «با عزیز جان در عزیزیه»، «سنگی که نیفتاد»، «همه دلایل متحیر»، «انتشار مجموعه «شعر توحیدی» از نگاه محمدعلی مجاهدی، رضا بابایی و زکریا اخلاقی اختصاص دارد.

«ترجمه قرآن» موضوع پرونده ویژه نخستین شماره فصلنامه «سنجه» است. گفت‌وگو با علی ملکی درباره کتاب «ترجمه خواندنی قرآن» و محورهای نقدی بر ترجمه روان و خواندنی قرآن کریم، درنگی در ترجمه قرآن به شیوه مقصدگرایی و ترجمه تحت‌اللفظی و آسیب‌های آن، در این بخش ارائه شده است.

در بخشی از نقد و بررسی کتاب «یک نفر تو را دوست دارد» نوشته علی باباجانی، می‌خوانیم: «همیشه «گفتن»، «شنیدن» و بالاتر از آن «نوشتن»، درباره کسانی که زندگی خوبی داشته‌اند، مورد توجه بوده است. جالب‌‏تر آن‌که برخی از افراد از حد زندگی شخصی خود که در زمان و مکان محدود است، پا را فراتر می‏‌گذارند و می‏‌شوند جزئی از تاریخ؛ جزئی جدانشدنی از زندگی مردمان زمین و اجین‌شده با روح آدمی. این موقع است که راه و منش فکری‏شان بالاتر از حد و مرزهای زمانی و مکانی است و راه را برای بهتر زندگی کردن هموار می‌کنند.

حضرت محمد (ص)، پیامبر مهربانی سرآغاز یک اتفاق خوب بود و سرانجام رسالت مهربانیِ خداوند بر زمین؛ رسولی که فقط و فقط مُهر خاتمیتش بر دل‏‌ها نقش مِهر است و مهربانی. حالا نوجوانی می‏‌خواند: «یک نفر تو را دوست دارد.» کتاب با تکیه بر جملاتی که از دل وحی بر آمده‌اند، داستان و داستان‌واره‌‏ها را می‏‌گوید. نوجوان، کتاب را ورق می‏‌زند. کلمات را می‏‌بیند که بدون شعار دادن، بدون امر و نهی‏‌هایی متکبرانه و از روی خودخواهی برایش گفته است؛ از کسی که می‏‌شود به او اعتماد کرد؛ می‏‌شود به او تکیه کرد و با او زندگی کرد و حرف‏‌هایش را در زندگی به‌کار بُرد.

پیامبری که قرن‏‌ها از زمان زندگی‏‌اش گذشته است، اما حرف‏‌هایش امروزی است. برای همین زمان است. انگار خودش در میان ماست. نفس می‏‌کشد و زندگی می‏‌کند. نیازهای زندگی مدرن امروز را می‏‌شناسد و همین برای نوجوان کافی است. کتاب، راحت و بی‌تکلف حرفش را می‏‌زند. با زبانی ساده به نوجوان می‏‌گوید که ببین و بخوان سخنان پیامبری را که سر تا سر محبت است؛ که گاه در پیچ و خم زمانه کسانی هستند که می‏‌خواهند او را از دل‌ها دور کنند. تو را ناامید کنند؛ از رسولی سر تا سر امید و مهربانی جدا کنند.»